تربیت کودک از نظر روانشناسی

تربیت فرزند از نظر روانشناسی چگونه است؟
در این مطلب از سایت مسیر سبز در مورد تربیت کودک از نظر روانشناسی میخوانیم. در رابطه با منضبط کردن کودک غیر ممکن است او را مجبور به انجام کار درست کرد. زیرا او توانایی فکری لازم برای تشخیص «درست و غلط» را ندارد، اراده او نیز بسیار قوی است. والدین باید بدانند که کودک آنها کارها را در رابطه با آنها انجام نمیدهد و او نمیتواند رفتار خود را به دلیل درخواست والدینش تغییر دهد. بنابراین اسرار بر این مطلب بیفایده است. با این حال والدین باید در آموزش انضباط از روشهای مخصوصی در زمانهای معینی استفاده نمایند.
در تربیت کودکان از نظر روانشناسی یاد میگیریم بعضی از این روشها و زمانها عبارتند از وضع مقررات ، تعیین وظایف ، آموزش انضباط زمان غذاخوردن ، تعیین زمان خواب و بیداری و … . این روش روشهای سادهای هستند که حتی در مورد کودکان بسیار خردسال نیز قابل استفاده است.
از نظر روانشناسی کودک باید یک محیط خانوادگی صمیمی داشته باشد
خیلی از والدین به دنبال تربیت فرزند به انگلیسی هستند اما باید بدانید قبل از هر چیزی باید نکات فرزند پروری مثبت رو بدونید، آموزش انضباط در یک محیط «آرام ، صمیمی و دوست داشتنی» و نه همراه با خشونت شدید. کودکان از والدین خود الگوبرداری میکنند. والدینی موفقترند که از خلق و خوی مناسبتری برخوردار باشند. مهربان و صمیمی بودن والدین با کودکانشان باعث ایجاد یک دلبستگی عمیق بین فرزند و والدین میشود که در آموزش صحیح رفتار درست و منضبط مؤثر است و نهایتا آرامش بهتری در خانواده ایجاد میکنند. در واقع در چنین فضایی احتمال تربیت کودکان خوش خلق ، باملاحظه و منضبط خیلی بیشتر از خانوادههایی میشود که فاقد این صمیمیت بوده و روابط مصنوعی با یک دیگر دارند. در چنین خانوادههایی کودک در تشخیص رفتارهای صحیح و غیرصحیح ناکام میشود.
وضع مقررات همره با دلیل
یکی از دلایل اینکه چرا یک تربیت کاملا بیانضباط برای کودک مضر است، این است که کودک با والدین اندکی مقتدر بهتر رشد و شکوفا میشود. روی هم رفته ، کودکان دوست دارند راهنماییهای مشخص در ارتباط با مقررات و معیارها داشته باشند. این الگویی است که سبب پرورش عزت نفس و محبوبیت کودک میشود. خیلی ها دنبال تربیت فرزند از نظر اسلام هستند که باید بدانید اسلام و قرآن هم برای تربیت فرزند منظم تاکید دارد.
والدین هم باید پیامد یک رفتار و عمل کودک را توضیح دهند، «نظیر : اگر علی را بزنی دردش میگیرد.» و هم باید مقررات را بطور واضح ، صریح و با احساس بیان کنند «نظیر: تو نباید مردم را بزنی.» این بسیار مهم است که به کودک گفته شود چرا نباید کاری را انجام دهد(بویژه از نظر تأثیر آن بر دیگران) در کنار آن ، این مقررات به شیوه مثبتی باید بارها تکرار شود.

تعیین وظایف آموزنده به کودک از نظر روانشناسان
کودک را برای انجام کارهای مثبت در محیط خانه یا مدرسه آزاد بگذارید. این قبیل کار میتواند «آشپزی ، کمک در تمیز کردن خانه ، یاد دادن طریقه بازی با برادران و خواهران کوچکتر» باشد. البته تمامی کودکان چنین کارهایی را خودبهخود انجام نمیدهند و بایستی از آنها خواسته شود، مورد تشویق قرار گیرند و حتی گاهی آنها را مجبور کرد. (اگر چه این بایستی با ملایمت باشد چون ممکن است نتیجه برعکس داشته باشد).
استفاده مثبت از انضباط
انضباط چیزی بیش از اصلاح رفتار نامطلوب است. یکی از معانی آن کمک به کودک در جهت رشد سالم «ذهنی ، احساسی و بدنی» است. اصلاح رفتار بد و انتظار این که کودک آنچه را که والدین فکر میکنند درست است، تکرار کنند چندان مناست نیست مهم این است که کارها و رفتارها در مقطع حاضر (زمان حال) اصلاح شوند، بدون انتظار داشتن از این که کودک دفعه بعد نیز موضوع را به یاد داشته باشد. مثلا تربیت فرزند کتاب خوان خیلی راحته باید بصورت منظم برایش کتابهای جذاب بخونید و عادتش بدید و آشنا کنید کودک رو با کتاب.
این مطلب به والدین کمک میکند که «عصبانی» نشوند و بارها و بارها رفتار صحیح را ارائه دهند. بیشتر کودکان به مقداری نظم و انضباط در زندگی خانوادگی پاسخ مثبت میدهند. نظم در زندگی سریعا به یک عادت ، آن هم یک عادت بسیار لذت بخش ، تبدیل میشود و این موضوع به رفع بسیاری از مشکلات و کشمکشها و مشاجرات در موقع «خوردن ، خوابیدن و حمام کردن و …» کمک میکند.
روانشناسی تربیت فرزندان و انضباط موقع غذا خوردن
باهم غذا خوردن
یکی از روشهای جمع کردن خانواده به دور هم و آموزش چگونگی تعامل با یک گروه به کودکان ، باهم غذا خوردن است. هیچگاه زمان غذا خوردن را به میدان جنگ یا هرج و مرج تبدیل نکنید. در کنار آن بگونهای نباشد که اعضای خانواده سر غذا بیایند، چیزی را بردارند و فقط بخورند.
ساعت غذا خوردن در روانشناسی تربیت کودک
سر ساعت مشخص غذا خوردن به ایجاد نظم در زندگی خانوادگی کمک میکند. جمع شدن سر میز غذا سر ساعت معین باعث ایجاد «احساس باهم بودن ، نشاط فراوان و امنیت خاطر» میشود.
تربیت کودک از نظر روانشناسی و آداب غذا خوردن
هنگام غذا خوردن باید بر رفتارهای خاصی تأکید ورزید تا به واقعه آرامش بخش برای تمام اعضای خانواده تبدیل شود. مخصوصا برای کودکان خردسال لازم است که محیط آرام و بدون سر و صدا و دور از مزاحمت رادیو و تلویزیون یا کسی که در اطرافش بازی میکند، باشد. صحبتهای موقع غذا خوردن را به گونهای ترتیب دهید که کودکان نیز در آن شرکت داده شوند تا آن تبدیل به زمانی برای «گوش دادن ، مشارکت ، ایجاد رابطه ، گفتگو و آموختن» شود. یک پایان خوب برای غذا خوردن ، این است که به کودک بیاموزیم قبل از ترک میز غذا «اجازه بگیرد» و این صرفا یک «رسم قدیمی» نیست بلکه روش مفیدی است برای این که بدانید چه کسی غذای خود را تمام کرده است.

انضباط در خوابیدن و بیدار شدن در روانشناسی تربیت کودک
انضباط موقع خواب
لازم نیست ساعت خواب زمان مشخص و تغییر ناپذیری داشته باشد، بلکه باید همراه با نوعی اعمال منظم (چیزی شبیه مراسم خاص) تا کودک آن را به عنوان پایان خوشی برای روز در نظر بگیرد و انتظار آن را بکشد. کودک به محض شروع تشریفات خواب باید منتظر ساعتی دوست داشتنی با «مامان و بابا» باشد. این موضوع خودبهخود سبب ایجاد «سکوت ، آرامش ، تسکین و حتی خواب آلودگی» در کودک میشود. موقع خواب مانع ناراحتی کودک شوید تا خواب دشواری را نداشته باشد. بنابراین از خطاهای کوچک نزدیک ساعت خواب باید با یک تذکر ساده گذشت چرا که مطمئنا (اگر آن را تکرار کند) میتوان در وقت دیگری که سرحالتر است آن را اصلاح کرد.
انضباط موقع بیداری
بیدار شدن با نشاط مثل خواب با نشاط اهمیت دارد بنابراین ارزش صرف وقت و تلاش برای مهیا شدن برای آن را دارد. برای نمونه میتوان لباسهای کودک را دم دست او قرار داد تا از سن پایینتری شروع به پوشیدن لباسهای خود کند. همچنین کودک را نباید بطور ناگهانی از خواب بیدار کرد زیرا آنها هم مثل بزرگترها برای عبور از مرحله خواب به هوشیاری به زمان احتیاج دارند. پس از بیداری نیز وجود یک نظم در کارهای صبحگاهی نیز لازم است نظیر : «اول ، خارج شدن از رختخواب ، سپس رفتن به توالت و بعد مسواک زدن ، شستن صورت و شانه کردن موها ، آنگاه لباس پوشیدن و در آخر صرف صبحانه».
تعیین وظایف روزانه
یک کار خوب این است که از خردسالی هر روز یک وظیفه کوچک به کودک موفق واگذار شود با این کار عادتهایی مانند : مسئولیت پذیری ، وقت شناسی ، احترام گذاشتن به افراد و اشیا و …» در تمام طول زندگی او بوجود میآید این کار میتواند برای نمونه «آب دادن به گلدانها ، غذا دادن به ماهیها، خواندن دماسنج و …» باشد. همراه با بزرگتر شدن کودک فعالیتهایی را که هر هفته در یک روز مشخص انجام میشوند را برای او تعیین کنید «مثلا دوشنبهها روز پارک رفتن ، چهارشنبهها روز استخر و …». پس از آن نوبت به فعالیتهای منظم «ماهیانه ، فصلی و سالیانه» میرسد. بهترین نمونه جشنهای تولد «اعضای خانواده» است که میتواند جالب توجه ، هیجان انگیز و منبعی برای احساس امنیت باشد.
تربیت فرزند از دیدگاه روانشناسی
تربیت فرزند از دیدگاه روانشناسی مبحثی گسترده ست روانشناسی کودک یکی از شاخه های مهم روانشناسی و یکی از زمینه های تخصصی است که اغلب مورد مطالعه قرار می گیرد . این شاخه بر ذهن و رفتار کودکان از زمان تولد تا نوجوانی تمرکز دارد . روانشناسی کودک نه تنها به چگونگی رشد کودکان از لحاظ فیزیکی ، بلکه با توسعه روانی ، هوشی ، عاطفی و اجتماعی آنها بستگی دارد . از آنجا که دوران کودکی نقش مهمی در دوره های دیگر زندگی ایفا می کند ، کم کم تعجب می کنید که چرا این موضوع در روانشناسی ، جامعه شناسی و آموزش به عنوان مهم ترین مبحث شناخته شده است .
کارشناسان نه تنها بر تأثیرات زیادی که به رشد کودک عادی کمک می کنند ، تمرکز دارند ، بلکه به عوامل مختلفی که می تواند موجب مشکلات روحی در دوران کودکی شود هم اهمیت فراوان میدهند . عزت نفس ، مدرسه ، والدین ، فشارهای اجتماعی و سایر موضوعات تربیت فرزند از دیدگاه روانشناسی ، علاقه مندی تعداد زیادی از روانشناسان کودک است که مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی تلاش می کنند تا کودکان را به رشد و پیشرفت در راه هایی که سالم و مناسب هستند کمک کنند .

اهمیت تربیت فرزند از دیدگاه روانشناسی
اهمیت تربیت فرزند از نظر روانشناسی و مطالعه روانشناسی کودک گسترده و عمیق است . هدف نهایی این حوزه ، بررسی تاثیرات زیادی است که با تربیت فرزندان ارتباط دارند و از این اطلاعات برای بهبود روابط فرزندان و والدین ، آموزش و پرورش ، مراقبت از کودکان ، روان درمانی و سایر موارد متمرکز بر بهره وری هوشی کودکان استفاده کنند . با درک درستی از نحوه رشد ، فکر کردن و رفتار فرزندان خود بهتر می توانید برای کمک به بچه ها در مراقبت از آنها آماده شوید .
امروزه میدانیم که روانشناسی کودک مبحثی منحصر به فرد و پیچیده است ، اما بسیاری از روانشناسان با توجه به چشم انداز منحصر به فردی که در حال نزدیک شدن به توسعه هستند دیدگاه های متفاوت دارند . کارشناسان همچنین در پاسخ خود به برخی از سوالات بزرگتر در روانشناسی کودک تفاوت نظر دارند ، از جمله اینکه آیا تجارب اولیه بیشتر از موارد بعدی مهم است یا اینکه طبیعت اطراف یا پرستار کودک در برخی از جنبه های تربیت فرزند از دیدگاه روانشناسی نقش بیشتری را بازی می کند .
راه های تربیت فرزند از دیدگاه روانشناسی
راه های تربیت فرزند از نظر روانشناسی شامل مباحث بسیار زیادی است اما از لحاظ تاریخی ، کودکان اغلب به عنوان نسخه های کوچکتر از بزرگسالان دیده می شوند . آلبرت انیشتین زمانی به ژان پیاژه پیشنهاد داد : که بچه ها به طور متفاوتی از بزرگسالان فکر می کنند اما به آنها شبیه اند ، پیاژه اعلام کرد که “این کشف خیلی ساده بود که فقط یک نابغه می توانست به آن فکر کند ” . با توجه به اهمیت تربیت فرزند از نظر روانشناسی وقتی به پیشرفت فرزند خود فکر می کنید ، چه اتفاقی می افتد ؟ اگر شما مانند بیشتر مردم در مورد عوامل داخلی که در یک کودک رشد می کند از قبیل ژنتیک و ویژگی های شخصی فکر می کنید در این صورت باید بدانید پیشرفت و تکامل کودک شامل اثراتی بیش از فعل و انفعلات درونی است است که از درون فرد ایجاد می شود .
عوامل محیطی مانند روابط اجتماعی و فرهنگی که در آن زندگی می کنیم نیز نقش اساسی ایفا می کنند . روانشناسان کودک ممکن است در کمک به والدین در مقابله با نگرانی های مربوط به تربیت فرزند تخصص داشته باشند و یا ممکن است یک رویکرد کلی تر را پیش بگیرند . در هر دو مورد ، این متخصصان تلاش می کنند تا بچه ها را برای حل مشکلات بالقوه یاری کنند و به شیوه ای که منجر به نتایج سالم می شود ، رشد دهند . برای مثال ، روانشناسان کودک ممکن است در شیوه های مشاوره کودک و مشاوره خانواده به بهترین نتایج روانشناختی دست یابند و یا ممکن است با بچه ها بگونه ای کار کنند تا به رشد ذهنیت های سالم برسند .
تجزیه و تحلیل تربیت فرزند از نظر روانشناسی
برخی از زمینه های اصلی که ما در تجزیه و تحلیل تربیت فرزند از نظر روانشناسی باید در نظر بگیریم عبارتند از :
محتوای اجتماعی :
روابط با همسالان و بزرگسالان تاثیر بسیاری بر نحوه تفکر ، یادگیری و توسعه فکر کودکان دارد . خانواده ها ، مدارس و گروه های همکار همه بخش مهمی از زمینه اجتماعی را تشکیل می دهند.
متن فرهنگی :
فرهنگی که کودک در آن زندگی می کند ، مجموعه ای از ارزش ها ، آداب و رسوم ، مفروضات مشترک و شیوه های زندگی است که بر طول عمر تاثیر می گذارد . فرهنگ ممکن است نقش کودکان در رابطه با والدین خود ، نوع آموزش و پرورش آنها و نوع مراقبت از فرزند باشد .
زمینه اجتماعی-اقتصادی :
کلاس اجتماعی همچنین می تواند نقش مهمی در توسعه فکر و هوش و تربیت کودک ایفا کند . وضعیت اجتماعی و اقتصادی (اغلب به اختصار SES) بر اساس تعدادی از عوامل مختلف از جمله میزان تحصیلات مردم ، مقدار پولی آنها ، کار آنها و جایی که آنها زندگی می کنند ، استوار است . کودکانی که در خانواده های دارای وضعیت اجتماعی اجتماعی بالا هستند ، دسترسی بیشتری به فرصت ها دارند ، در حالیکه خانواده های دارای وضعیت اجتماعی پایین اقتصادی می توانند دسترسی کمتری به مراقبت های بهداشتی تربیتی مثل مراکز مشاوره خانواده و روانشناسی ، تغذیه با کیفیت و آموزش داشته باشند .
درباره یزدان مهربانی
پژوهشگر و مدرس مهارت های تربیت فرزند (با استفاده از تکنیک های برنامه ریزی ذهن)
نوشته های بیشتر از یزدان مهربانی
دیدگاهتان را بنویسید